در هفته گذشته مسابقات فوتسال ادارات شهرستان سنندج با همت و تلاش تحسین بر انگیز کادر اجرایی هیئت ورزش های همگانی (آقایان بوبانی و ساعدی) و با تفاوت های بسیار نسبت به ادوار گذشته و ارتقاء سطح برگزاری و نظم و هماهنگی در اجرای مسابقات برگزار شد . جای بسی امیدواری است که با شناسایی معضلات و مشکلات ادوار گذشته ، همت و نیروی خود را صرف رفع مشکلات و تلاش در جهت هر چه بهتر برگزار شدن بازی ها می کنیم . 2 تیم قدرتمند و یکدست علوم پزشکی و آموزش و پرورش به فینال رسیدند که در بازی نهایی تیم آموزش و پرورش با شکست حریف خود موفق به کسب عنوان قهرمانی شد . اما در این مطلب می خواهیم از زاویه ای دیگر به این مسابقات بنگریم . برای ما داوران هر وقت که سخن از مسابقاتی تحت عنوان ادارات به میان می آید ، سعی می کنیم بهترین عملکرد فنی را از خود به جای بگذاریم چون به لحاظ جایگاه اجتماعی کارمندان عزیز ، خیالمان از بابت نوع برخورد و رفتار آنان در زمین راحت است . اما انگار در این چند سال اخیر هر چه تلاش داریم که مسابقات را خوب برگزار کنیم و داوران شایسته ای را روانه مسابقات کنیم باز هم یک جای کار می لنگد . غیرت و تعصب واژگانی مقدس اند اما به چه قیمتی ؟ به قیمت آنکه در این بین شخصیت و احترام داوران و عوامل بازی ها زیر سوال برود ؟ بنده که ادعا دارم شایسته ترین فرد در پست سازمانی خود هستم چطور به خود اجازه می دهم در زمین حرکات و رفتارهای را به نمایش بگذارم که زبان قاصر از وصف آن هاست . اتفاقاً می بایست به واسطه جایگاه اجتماعی کارمندان عزیز در سازمان ها و تلاش آنها در جهت خدمت به مردم ، شاهد برخوردهای مناسب و محترمانه ای از آنان باشیم . اما متاسفانه برخی از آنان که تعدادشان از انگشتان یک دست تجاوز نمی کند با رفتارهای خود ثابت می کنند که با ضایع کردن حق مسلم جوانی دیگر که با هزار امید و آرزو در آزمون استخدامی شرکت کرده بود ، با بی عدالتی محض به سازمان خود راه یافته و بعد از مدتی ظاهرسازی و فریب اطرافیان ، و پس از اطمینان از ثبات جایگاه سازمانی خود ، هر روز بیشتر از دیروز به ظلم و جفا در حق همشهریان و اطرافیان خود ادامه می دهند . برای چندمین بار تکرار می کنیم قرار بر این است که ورزش به واسطه قدرت تاثیر گذاری بالایش ، ما را دور هم جمع کرده و حتی فراتر از آن یار و یاور هم در حل مشکلات و معضلات اجتماعی و فرهنگی شهر و دیارمان باشیم . اما معلوم نیست سرمان به چه کارهایی گرم است که حتی تفکراتمان را برای یک لحظه هم که شده به این سمت و سو روانه نمی کنیم . آن چنان اظهار نظر می کنیم و برای دیگران نسخه می پیچیم که انگار خود عاری از خبط و خطایی هستیم . تجزیه و تحلیل رفتارهای خودمان لازمه تغییر و تحول است و تا زمانی که همه اتفافات پیرامون خود را به همه کس به جز خودمان نسبت دهیم ، راه به جایی نخواهیم برد . سازمان ها به واسطه داشتن قدرت تشکیلاتی و اثرگذاری ، خواهند توانست نقش عمده ای را در ارتقای سطح سلامت جامعه ایفا کنند . به عنوان مثال سالن ها و امکانات بدنسازی در برخی سازمان ها می تواند به تناوب در اختیار قهرمانان استان در رشته های مختلف قرار گیرد اما خبرهایی به گوش می رسد مبنی بر اینکه با تنگ نظری برخی افراد ، چند تن از قهرمانان استان از حضور در این اماکن محروم شده اند . انگار که می خواهند این وسایل و امکانات تا پایان مسئولیت سازمانی آنها دست نخورده و شیک باقی بماند . خب حتماً آنها ورزشی تر اند و بهتر می دانند که با یک قهرمان جوان و آینده دار چطور رفتار کنند !!! البته باید انصاف داشت و گفت که برخی از سازمان ها نیز در این چند سال اخیر خدمات شایانی را به ورزشی ها استان ارائه کرده و به قول معروف سنگ تمام گذاشته اند . اما چه کنیم که اقلیتی ناآگاه با سوء استفاده از جایگاه کاذب اجتماعی خود ، چنان شوک هایی به جامعه وارد می کنند که مرا یاد آن جمله پدرم می اندازد که می گوید : این همه عزت و احترام و معرفت در ورزش که می گفتی همین هایی است که می بینیم ؟؟
اشکان حسن خان پور