بدون شک یکی از اتفاقات مهم عرصه ورزش استان درخشش جوانی بلند قامت و بی ادعا در میدان قضاوت فوتبال لیگ برتر کشور بنام آرمان اسعدی است.هراس دارم که ناآگاهان که هنوز هم در درک حقایق ناتوانند به روال همیشگی خودشان اتهام مدح و ستایش را بر این نوشتار وارد نمایند.اما ایمان دارم که ترس از نوشتن واقعیت را باید دور ریخت و نوشت به یاد کسانی که در این روزهای بی اخلاقی همیشه حرمت و صداقت را سرلوحه کارهایشان قرار داده اند و در دل ها ماندگارند.باید پذیرفت تا زمانی که اصولی ارزشی بر ورزش ما حاکم نباشد نتایج خوب همیشه دور از دسترس ماست.اما بیاییم با هم از بعدی دیگر به این موفقیت آرمان بنگریم.همیشه شیرینی پیروزی ها ما را از برنامه ریزی و خدمت غافل خواهد کرد.چنان غفلتی که باید سال های سال برای جبران آن بکوشیم.غفلت از رختکن داوران در استادیوم ملک نیا که پس از کشانده شدن آن به رسانه های جمعی و سایت های خبری مجبور به تعمیر و بازسازی آن خرابه شدیم.غفلت از برنامه ای جامع و مفصل و البته شفاف که آینده داوری استان را تضمین کند.غفلت از مسابقاتی که حتی از کنار سالنش عبور نکردیم و حق الزحمه ای مفصل گرفتیم.غفلت از دکترهایی که داوران را مجازی معاینه کردند اما واقعی پول گرفتند.اگر کمی منطقی باشیم می پذیریم که خدمت فقط به کت و شلوار پوشیدن و هتل رفتن و عوام فریبی محقق نمی شود.شاید چندین سال طول بکشد که این عوام عزیز به واقعیاتی پی ببرند که دود از کله شان بلند خواهد شد.باید تلاش کرد در راستای رسیدن به جایگاه های بالاتر نامی نیک نیز از خود به جا گذاشت و ثابت کرد حداقل در این لحظه کسی شایسته تر از ما در این پست و مقام نیست.انگار همه چیز با کنار گذاشتن اندکی ترس حل می شود.ترس از جنگیدن برای آینده بهتر نوجوانان شهرمان.ترس از افشای حقایقی که حداقل یک نفر را از کشیده شدن به ورطه نابودی نجات می دهد.ترس از برقراری عدالتی که ممکن است از واریزی های ماهانه مان کم کند اما واجب است و ترس از همین نوشتن...
راستی یادی هم بکنیم از نامزدهای کاربلد مجلس که در این روزها همراه با کت و شلوار معروف و اطرافیان خوش خدمتشان یاد ورزش افتاده اند و ترددشان در هیات ها و اماکن ورزشی زیاد شده است.البته شنیده ایم که با دیده ای ترحم آمیز قول چند دست لباس ورزشی هم از طرفشان صادر شده است.قولی که اگر پورسانت هایشان نبود از پس آن هم بر نمی آمدند.
اشکان حسن خان پور (ئاگرین)