امروز روی سخن ما با برخی از ورزشی های استان است که به واسطه تصدی پست های ورزشی در سطح خرد و کلان ، می بایست زمینه ساز رشد و پیشرفت باشند اما به دلایل ذیل نمی خواهند باشند . مقصود ما همه افراد شاغل در حوزه ورزش نیست و شما را به خدا مثل همیشه از این مطلب سوء برداشت و سوء تعبیر نکنید . چقدر جالب است که هر روز افسوس روزهای از دست رفته گذشته را می خوریم و هیچ تلاشی در جهت بهبود اوضاع انجام نمی دهیم . جناب آقای مسئول و مدیر که خودت را بیشتر از هر کسی لایق آن جایگاه می دانی ، دیگر باید با چه زبانی با تو سخن گفت که لااقل کمی موثر واقع شود . سرنوشت ورزشی جوانان و نوجوانان این استان به حق یا ناحق در دستان مبارک شما قرار دارد و باید نهایت دقت و حساسیت را به خرج دهید . شمایی که از علم مدیریت فقط تنبیه کردن را بلدید و از هنر مدیریت فقط کت و شلوار پوشیدنش را . می دانید درد کجاست ، آنجایی که خودتان هیچ وقت ورزشی نبوده و نیستید . شاید در یک جام محلات و آن هم در دقیقه 75 به جای بازیکن مصدوم وارد بازی شده باشید و یا در آخرین لحظات اعزام یک تیم با سفارش چند نفر ، به جای بنده خدایی که 2 ماه در تمرینات طاقت فرسا زیر نور آفتاب سیاه شد ، به مسابقات اعزام شدید ، اما اینها تجربه ورزشی نیست . چون هیچ وقت مصدوم نشده اید معنای درد را نمی دانید نه درد جسمی و نه درد روحی . آنقدر خرابکاری کرده اید که باید ساختن را از صفر شروع کنیم . کشتی مان که رفت به آن سوی مرزها . بسکتبال دارد با مشقت به پیش می رود . تنیس روی میز هم دستی در فراری دادن زحمت کشان دارد . والیبال را هم 2 سال پیش به کما بردند . بقیه را هم که بگذریم و الا مثنوی هفتاد من کاغذ می شود . یاد آن شعر معروف می افتیم که می گوید : مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان . برای کسب مقبولیت کاذب اجتماعی پشت سر هم قول می دهید اما فردای آن روز که به دفتر شما می آیند مثل آب خوردن زیر قول های خود می زنید . می دانید چند نفر به خاطر ناتوانی شما در فراهم آوردن چند عدد دوش آب گرم ، بیماری پوستی گرفتند و از اردوهای منطقه ای و ملی محروم شدند ؟ می دانید چند نفر به خاطر بی عدالتی های شما در انتخاب و اعزام ها ، الان پای ثابت قهوه خانه و قلیان ها شده اند ؟ هر وقت آمدیم گفتند جلسه دارید که آخر معلوم نشد خروجی این همه جلسه به جز حق جلسات چیست ؟ و یا گفتند به تهران رفته اید که آن هم معلوم نشد برای جذب اعتبارات و برگشت اعتبارات ؟ بعد دوستان می گویند مطالب علمی بنویس و کمتر عامیانه حرف بزن . قربان علمشان هم بروم که معدل نمراتشان در تابستان و آن هم در موسسه غیر انتاعی غیر دولتی غیر رسمی ، یک ذره از تعداد انگشتان دو دست تجاوز می کند . روزها را بدون هیچ تلاش و فکر کردن و آموختنی پشت سر می گذاریم و امیدواریم تا رئیس یا دبیر فدراسیونی فقط برای نیم ساعت در جلسه ای حاضر شود و قول چند میله و توپ را بدهد . جلساتی که به هیچکس بیشتر از یک دقیقه فرصت داده نمی شود تا در حضور رئیس فدراسیون حرفهایش را بزند و خدایی نکرده بلیط هواپیما به علت تاخیر باطل شود . شما را به خدا ، چرا ورزش کردستان را تکانی اساسی نمی دهید ؟ اگر نمی خواهید و یا نمی توانید ، لااقل جرات اعلام کردن آن را داشته باشید . زمان به سرعت می گذرد و نسل ها به راحتی می سوزند . شما نیستید که ببینید در مسابقات مجتمع کشوری سر خجالت زده خود را پایین می گیریم و می گوییم : عفو کنید ما فقط یک دست لباس داریم . ما کمک مربی نداریم . ما پول کافی با خود نیاورده ایم . ما دست خالی آمده ایم اما دست خالی بر نمی گردیم .
اشکان حسن خان پور